جای خالی باشگاههای اوقات فراغت؛ فرزندانمان با گوشی تنها ماندهاند
✍️ فاطمه اسدی – خبرنگار و فعال فرهنگی
در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، آموزش نه فقط در قالب درسهای تئوری، بلکه در مهارتهای زندگی، تعامل اجتماعی، خلاقیت، ورزش و هنر تعریف شده است. برای نمونه، چین طی دهههای اخیر سرمایهگذاری عظیمی روی آموزش انجام داده و آن را زیربنای توسعه ملی خود قرار داده است. دولت این کشور بیش از ۴ درصد تولید ناخالص داخلی خود را به آموزش اختصاص میدهد، و حتی در مدارس ابتدایی و متوسطه، دروسی مانند نظافت، آشپزی، باغبانی، صنایع دستی و تعمیرات را گنجانده تا نسلی کارآمد، مستقل و متعهد تربیت کند.
در این سو اما، ما با سیستمی روبهرو هستیم که سالهاست گرفتار بیبرنامگی و ناکارآمدی است؛ نظامی که همچنان کودکان را با شیوههای قدیمی و بیتوجه به واقعیتهای امروز پرورش میدهد. رهبر انقلاب بارها درباره جنگ نرم و هدفگیری فرهنگی دشمن هشدار دادهاند، اما همچنان در عمل نشانی از عزم جدی برای نوسازی فکری و فرهنگی در ساختارهای تربیتی و آموزشی کشور دیده نمیشود.
یکی از نمودهای این غفلت، بیتوجهی به موضوع اوقات فراغت کودکان و نوجوانان است. فرزندان این سرزمین در روزگاری که والدین با هزار و یک دغدغه مالی و شغلی مشغولند، تابستانها و زمانهای فراغت خود را تنها با گوشی و فیلم پر میکنند. بارها از ضررهای تلفن همراه در سنین پایین میگوییم، اما پرسش اساسی اینجاست: چه جایگزینی برای آن داریم؟
نه نظام آموزشی برنامهای مشخص برای پر کردن اوقات فراغت دارد، نه خانوادهها با این وضعیت اقتصادی توان تأمین سرگرمیهای سالم و هدفمند را دارند. مراکز فرهنگی و مذهبی مانند مساجد نیز که قرار بود محل پرورش روح و نشاط باشند، اغلب یا برنامهای ندارند یا بدون نظارت تخصصی، به محلی بیاثر و غیرجذاب برای کودکان تبدیل شدهاند.
چرا از کشورهای موفق الگو نمیگیریم؟ چرا راهحلهای آزمودهشده جهانی را نادیده میگیریم؟ چرا تربیت نسل آینده را به بخت و تصادف میسپاریم؟
تا وقتی باشگاههای تخصصی برای اوقات فراغت، با برنامهای منظم، جذاب و در دسترس همه کودکان – از طبقات مختلف اجتماعی – شکل نگیرد، نمیتوان از فرزندانی بانشاط، خلاق و مسئولیتپذیر سخن گفت. ما نیاز به یک بازنگری جدی در سیاستگذاری فرهنگی و آموزشی داریم، پیش از آنکه کودکانمان به تنهایی و سکوت عادت کنند.